لالایی!
زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند...
دو درویش
دو درویش که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از جایی به جای دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. یکی از آنها بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.
گاو ماما میکرد!
يه هفته‌اي بود كه هر روز نيازمندي‌هاي روزنامه همشهريُ مي‌زدم زير بغلم و راهي دفتر مي‌شدم...
معلوم نيست چرا به تازگي هر نتيجه‌اي از تحقيق و پژوهش دانشمندان استخراج مي‌شود همه رقمه به نفع مادران است.
مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود و ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش درگذر است...
ایران به راستی مهد هنرهای خلاقانه است. ایرانیان سعی میکنن هر چیزی رو به زیبایی شکل بدن و شگفتی ساز باشن. چای دو رنگ هم از زمانیکه چای در ایران مرسوم شده، در مراسم خواستگاری و مجالس مهم باب شد.
